اگرچه بدگمانی در رابطه با جوانان عدالت خواهی که کاندید مجلس شده اند، وجود دارد که آنها از اساس در پی قدرت بوده اند، این گزاره را قابل تعمیم به همه افراد این جریان نمیدانم، بلکه اقتضای وضعیتی که با آن مواجه شده اند چنین نتیجه ای را در پی داشته است. برخوردهای قضایی و نداشتن پشتوانه قانونی، آنها را به سمت مرکز وضع قوانین یعنی مجلس سوق داده است، انتخاب آنها حاصل شرایط "ناگزیری" ست، آنها وقتی قدرت را مقابل عدالت دیدند،به این نتیجه رسیده اند که اگر بر اریکه قدرت تکیه بزنند از این مانع عبور می کنند. اما نقد ی که وجود دارد، نبود یک دورنما و آرمان واحد است، این حرکت همانقدر می تواند موثر باشد که انتخاب رئیسی در جایگاه ریاست قوه قضائیه. شما در نهایت شاخه ها را می زنید اما ریشه ها دست نخورده باقی می مانند، شما مصادیق را به عقب می فرستید اما ساختارها دوباره آفت تولید می کنند. زاویه ای که با انتخاب عدالت خواهان برای وارد شدن به مجلس دارم از این منظر است، وگرنه به خواست و ایده های آنها نزدیک ترم تا جناح های بی خاصیتی که معرف حضور همه هستند و جز پنهان شدن در پشت اعتبار ولایت فقیه یا ژست رویارویی با آن، حرف و اعتباری  برای حضور در عرصه عمل ندارند. بعید نیست در روزهای آتی شاهد دوقطبی سازی از سمت این جناح ها با جریان عدالت خواهی باشیم تا از این فضاسازی ها و ترساندن مردم از جریان جوان و نوپا عدالت خواهی بخواهند تنور تبلیغات و اعتبار نداشته شان را دوباره داغ کنند. در این میان چاره ای نمی ماند جز حمایت از عدالت خواهان برای ورود به مجلس.
+فقط امیدوارم بعدها نرسید به این نتیجه که ورودتان به مجلس یک اشتباه تکراری بوده است! امیدوارم  تاریخ را یک بار پیش از کاندید شدنتان ورق زده باشید تا متوجه بارمسئولیتتان و موانع بشوید و به ضرورت داشتن آرمان پی ببرید.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Saeed Toronto مطب دکتر وحید سبقت الهی نوستالژي و خاطرات دهه 60 و 70 Dale استقلال موزیک , tebkian seomaster Sewing lecturer Marc