روزی ما هم سفر میکنیم . از بصره و بغداد و موصل و کرکوک تا دمشق و حلب . و از لاذقیه و طرطوس و طرابلس تا بیت المقدس حیفا و غزه و از آنجا به جده و عدن و صنعا و قطیف . و از تهران و اصفهان و مشهد تا مزار شریف و کابل جان و کوههای زیبای هندوکش . بدون نگرانی از مرزها و بدون ترس از ناامنی و بدون خوف از تروریستهای پرورش یافته در آزمایشـگاه ها و اتاق فکرهای امپراطوری و بدون شقه شقه شدن و تفرقه ای که حاصل استعمار است . و آن روز ، که کار تو به پایان رسیده ، تو همچنان سردار مائی . که کودکان از آوار درآمده ی سورى و عراق و لبنانی را عزیزتر از کودکان خودت در آغوش گرفتی و برای آزاد کردن موصل و ابوکمال همانطور جنگیدی که برای آزاد کردن خوزستان و کردستان و به ما آموختى همه ما بخشی از یک بدن واحدیم . و آنروز تصویر شهامت و آن لبخند معصومانه عجیبت و بغضت که هر لحظه انگار منتظر بود بشکند ، و آن همه شکنندگی که هیج قرابتی با مقتدرترین فرمانده جنـگی معاصر این منطقه نداشت ، همه با ما خواهد بود . که تو نام دیگر« مقاومت » در این منطقه ای . زیباترین سردار .
على علیزادهضمیمه:
پروژه ایران، را حتما بخوانید.
مروری بر یک پست قدیمی که معیارهایی برای مطالعه بهتر وضعیتی که در آن هستیم، در اختیارتان قرار میدهد.
درباره این سایت