اسفند سال 95 بود که با جمعی از رفقا برای دیدن غار رودافشان فیروز کوه راهی شدیم. در یکی از عکس ها هر پنج نفر خیلی جدی و معقول با حالتی از چهره که در ژانر معناگرایانه جا می گیره،به دوربین خیره شدیم و تابلویی در اندازه پوسترهای گروه های راک دهه هفتاد آمریکا ساختیم. فردی که جلوی من نشسته ،دست راستش به حالت اشاره به سمت زمین در شمایل سقراط در تابلوی جام شوکران به هنگامه مرگ رو تداعی می کنه که البته این دست در این عکس نیست! و با فرد دیگری که حائل میان او و دوربین شده و با نگاهی عمیق به رو به رو خیره شده، اون دست رو کاملا پوشانده و حواس ها رو به سمت خودش پرت کرده. اما واقعیت این عکس چیه؟

راستش رو بخواهید وقتی که غار رو کاملا درنوردیدیم ،چون خیلی خسته بودیم روی سنگ های سکو مانند منتهی به دریچه غار نشستیم و یک سگ سیاه هم اون سمت تر ما نشست که به نظر خیلی گرسنه می آمد و بچه ها از خوراکی هایی که همراهشون داشتند برای سگه می انداختن که این وسط دست یکیشون هم به سگ برخورد کرد و چون نمی خواست با همان دستی که نجس شده کوله پشتیش رو باز کنه و فلاسک چایی رو دربیاره،از بقیه بچه ها کمک  خواست که در نتیجه رفقا دستش انداختن و من گفتم بذار من دستم آزاده،کوله پشتی رو می تونم باز کنم، خب این دوستمون نشست در حالی که دستی که به سگ خورده رو به حالتی گرفته که به زمین اشاره داره و من دارم اون پشت از کوله پوشتی فلاسک رو درمیارم که عکاس جمعمون گفت :بچه ها به دوربین نگاه کنید،اونی که داشت دست می انداخت ،میاد  و جلوی دستی که به سگ خورده می شینه تا حالت عکس درست دربیاد و جوری نگاه می کنه که قصه ای که پشت سرش اتفاق افتاده از چشم بیننده دور بمونه و اساسا عکس خوب دربیاد.من هم فقط سرم رو آوردم بالا در اون انتهای تصویر.

این بود حقیقت این عکس ،تا افشاگری سندی دیگر از مجموع اسناد ک گ ب،شما رو به خدا می سپارم:))

 



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Lori سرزمین فیلم موسسه بزرگ قانون یار مبتکر کتب صوتی حقوق برای اولین بار در کشور موزیک بروز اهل سنت و جماعت (عکس) خرید رقابتی مصالح ساختمونی baxfilm سود پرک برای اهل اندیشه